نمی دانستم ...
صداقت را چگونه معنا باید کرد ...
مهر را چگونه باید وصف کرد ...
امید را چطور باید تصور کرد ...
ویا حتی لبخند رابه چه رنگی باید کشید ...
نمی دانستم ... تا بالهایت به رویم گشوده گشت.
تو با یک آشنایی ساده ، صداقت را برایم معنا کردی.
با یک نازنین گفتنت ، مهر را برایم وصف کردی.
با یک آرزوی موفقیتت ، امید را برایم تصور کردی.
و تو با قلب مهربانت، لبخند را برایم سبز کشیدی... همرنگ روح لطیف پاکت.
شاپرکم... هنوز از مهر پنهان نوشته هایت ، خندانم
وخود نمی دانم پرهای قشنگت کی به رویم ، گشوده شد...
مهربانم تا ابد شاد و پیروز باشی ...

برای سوفیای عزیزم

