لیک دیگر پیکر سرد مرا
می فشارد خاک ، دامنگیر خاک
بی تو ، دور از ضربه های قلب تو
قلب من می پوسد آنجا زیر خاک
دیگه خسته شدم
چقدر حرفای دلم را میون شعرام پنهون کنم
امشب می خواهم برای تو بنویسم
برای تویی که نزدیکی اما دور...
زیبای من
چرا همه چیز یکدفعه رنگ عوض کرد
اون عشقمون که پاک بود ( به روشنایی صبح قسم) الان کجاست
چرا باید وقتی با تمام وجود عاشقم وقتی می خواهم داد بزنم دوستت دارم باید همه و همه را توی یه جمله مواظب خودت باش پنهون کنم ...
چرا وقتی دلم می خواهد تو چشمات زل بزنم و بگم می خوامت باید سرمو برگردونم تا اشکام را نبینی...
مگه اون چشما مال من نبود ؟
تو بگو آدم هدیه رو پس می گیره؟
پس چشماتو از من نگیر...
امروز فروغ می خوندم
وقتی دفتر عصیانش را باز کردم دلم لرزید
هم می خواستم ببندمش هم ...
دستم رفت رو شعرها ...شعری برای تو ، پوچ ، صدا ، دستم دیگه نمی رفت...
به خودم گفتم می تونم
ورق زدم ، ورق زم
دیگه نمی تونستم
یعنی نمی شد ... بعدها...
نه می تونستم بخونمش
نه می تونستم ازش رد بشوم
یه لحظه چشمام رو بستم
صدای تو بود که برام می خوند :
لیک دیگر پیکر سرد مرا
می فشارد خاک ، دامنگیر خاک
بی تو ، دور از ضربه های قلب تو
قلب من می پوسد آنجا زیر خاک
........
پس چی شد ؟
تو که همیشه بعد از اینکه اینو واسم می خونی بهم می گفتی نکنه یه روز برم و تنهات بذارم
منم میگفتم آرزوم اینه که تو بغل تو بمیرم
یادته
می دونم که یادته
پس دوباره یاد منم بیار
من ... من..
من بهت احتیاج دارم...
صدات هنوزم میاد
بی تو ، دور از ضربه های قلب تو
قلب من می پوسد آنجا زیر خاک...
سلام
این نوشتت بدجوری من تحت تاثیر قرار داد
یا شاید بد موقع خوندمش
می دونی من نه عاشقم و نه دلباخته کسی اما...
اما حرفهات خوب فهمیدم
موفق باشی و ثابت قدم در عشقت
سلام آزاده جون
واقعا زیبا نوشتی
من خوب می دونم چی میگی می فهمم دردت چیه !
خیلی صادقانه نوشتی از ته دلت
آرزومند آرزوهایت
سلام آزی جون .. مرسی که خبرم کردی ... شرمنده که مرتب نمیتونم بیان اینجا ... ولی خیلی خیلی قشنگ بود . سبز باشی عزیز .
وای که این دوری ها چقدر برایم سخت است ... !
نمی توانم . نمی توانم . نمی توانم .... !
چرا کسی صدای مرا نمی شنود ؟!
مرگ من روزی فرا خواهد رسید ....در بهاری روشن از امواج نور
در زمستانی غبار آلود و دور .... یا خزانی خالی از فریاد و شور
مرگ من روزی فرا خواهد رسید ...روزی از این تلخ و شیرین روز ها
روز پوچی همچو روزان دگر .... سایه ای ز امروز ها . دیروز ها
..........
خیلی زیبا بود .
موفق باشی .
دوست عزیزم سلام
وبلاگ خوبی داری . شعراتم با معنی و احساسی
خوشحال میشم بهم سر بزنی
یا حق . الهام
سلام
امیدوارم که از وبلاگ من خوشتون اومده باشه.ممنون که به من سر زدین.بازم بیا خوشحال میشم.
دلم گاهی برای خودم تنگ می شود و برای خود می گریم
گاه دلم برای خود می سوزد و دست نوازش برسر کودک یتیم دلم میکشم.
گاهی دلم دور از چشم خدا کمی کفر می گویدوزمانی دزدانه به دلی خیره می شود.
گاهی دلم محوترین لبخندها را می زند و اندکی بعد آرامتر از نگاهی می شکند.
وقتی از همه می گریزم تنها ترین همنشین تنهاییهایم میشود.
اما دلم هر چه هست برای لحظه رسیدن تنگ است...
قالب زیبا و اشعار زیبا تر جلوه خواصی به وب شما داده که جای تحسین داره.....
امید وارم همیشه موفق باشید.
دوست عزیزم سلام
خوبی
دوست عزیز
با کمال
میل تبادل لینک
من لینک شما رو میزارم
وای که من میمیرم برای شعرهای فروغ ...
یادت باشه که این نیز بگذرد ....
سلام. زیبا بود ولی امیدوارم حال خودتون نباشه...
آزاده جان سلام
گفتی لینکمو گذاشتی اما من شعری برای تو تو لینک ندیدم
راستی شعری برای تو به روز شد
خوشحال میشم سر بزنی . یا حق
خواب کج می بینم
و نه باز عاشق شده ام؟!!
همه چیز و کس بد و کج
برف سپیدم کج کج می آید به اسیری زمین چرکین
همه بد می بینم
و کج می رویم
راستی کج شده است؟؟
یا من کج می بینم؟؟
سلام ازاده جون
مرسی از اینکه لینک من و گذاشتی
در ضمن خیلی قشنگ نوشتی
ما رو بیش از این منتظر نذار یه سری بزن خوشحال میشم
با ارزوی روزهای خوش برای شما
بای تا های
دیدم از فروغ نوشتی من هم هوس کردم یکی از شعرهای فروغ رو پست کنم (( چشمک)) !!
یه سوال ازت دارم، چرا به نظرت خیلی از عشقها که اولش داغ و پر احساس شروع میشن خیلی زود سرد میشن و ...
خیلی دلم میخواد اینو بدونم، راستش الان آبجی من درگیر همچین مساله ای شده و پسره یه جورایی گذاشته اش تو کما ... بی هیچ دلیلی... چرا اینطوری میشه... لطفا کمکم کن اگر میتونی... راهنمایی کن.. چرا؟
قشنگ و با احساس بود. خیلی خوب بود
سلام آزاده جان
چرا آپ نمی کنی ؟!
سلام خدمت آزاده جان خوبی ؟ انشالله که خوب باشی و شاداب باور کن من با معرفتم !!! بابا دعوا داری ؟ ببخشید بخدا خوبه گفتم مشکل داشتما به هر حال اینم سر زدن خوبه ؟ در ضمن من که با تو هستم پس این شعره چیه نوشتی ؟ ( دو نقطه دی ) خسته نباشی . به روز کردم .. یه سری هم به من بزن منتظرم .
آرزومند آرزوهایت نوید || پسر جنوب و پشت کنکوری ||
سلام آزاده خانم.امیدوارم حالتون خوب باشه.
وبلاگ قشنگی داری .خیلی به دل من نشست.به خاطراین که میدونم چی میگی.من فقط ازخدا صبرمیخوام.چون کاردیگه ای نمیتونم بکنم.حتما به من سربزن.
منتظرم.
سلام
وبلاگ زیبایی دارین
این شعری رو هم که نوشتین بسیار زیبا بود
موفق باشی
یا هو
سلام سلام... وبلاگ من هر بار با یه سوال جدید آپ میشه... خوشحال میشم جواب شمارو هم بدونم... منتظرتم...فدات
سلام آزاده جونم الهی فدات بشم آخه تو کجایی عزیزم؟
خواهش می کنم یه خبری بهم بده؟
تو رو خدا
برای یه درد دل...
برای تو می نویسم
تو که با من مهربونی
نثر خوب یک کتابی
پر شوری , رنگ خونی
برای تو می نویسم
تو که قلبمو شکستی
تو که عاشقم نمیشی
درهای قلبتو بستی
توی قانون نجابت
تو طلوع یک نگاهی
درهای سبز بهشتی
واسه عشقم یک پناهی
ناجی ثانیه غم
بهترین فصل خدایی
اوج آهنگ سکوتی
نامه بی انتهایی
تو رو عاشقانه خوندم
یادگار آشنایی
آخر غزل تو هستی
حتی لحظه جدایی