آهای دونه گندم،دونه گندم می رسه فصل بهار
می رسه هیبت اون شوکت ناز تو چمن زار
غم حالا رو نخور خوبیهاشو میاره بهار
تو فقط دور ز فکر این دیار ، حالا آروم و آهسته بخواب
تا که موقعش برسه ، پرده هارو می زنه کنار
نگرانش تو نباش بخواب آروم گل ناز
a.m
.............................................................................
آهای خورشید رویای من،بهارم نیومده خزون شد
هنوز قد علم نکرده ، دونه هام حروم شد
غم نخوردم ، بهارم اومد خوبیهاشو نیوورد
دور ز فکر هر دیار آروم خوابیدم،طلوع رو هیچکی یادم نیوورد
هیچ دستی نیومد ، پرده ی غم رو کنار نزد
دست خوشبختی من ، ترسید و پس زد
حالا امروز گل نازت ، گلبرگاش همه پژمرده
دست تو نیست اون خیلی وقته که بی تو مرده