چشمهایت

خلوت خالی و خاموش / مرا تو پر از خاطره کردی ای مرد / شعر من شعله احساس منست / تو مرا شاعره کردی ای مرد

چشمهایت

خلوت خالی و خاموش / مرا تو پر از خاطره کردی ای مرد / شعر من شعله احساس منست / تو مرا شاعره کردی ای مرد

شاپرک خانوم !

نمی دانستم ...
صداقت را چگونه معنا باید کرد ...
مهر را چگونه باید وصف کرد ...
امید را چطور باید تصور کرد ...
ویا حتی لبخند رابه چه رنگی باید کشید ...

نمی دانستم ... تا بالهایت به رویم گشوده گشت.
تو با یک آشنایی ساده ، صداقت را برایم معنا کردی.
با یک نازنین گفتنت ، مهر را برایم وصف کردی.
با یک آرزوی موفقیتت ، امید را برایم تصور کردی.
و تو با قلب مهربانت، لبخند را برایم سبز کشیدی... همرنگ روح لطیف پاکت.

شاپرکم... هنوز از مهر پنهان نوشته هایت ، خندانم
وخود نمی دانم پرهای قشنگت کی به رویم ، گشوده شد...

مهربانم تا ابد شاد و پیروز باشی ...  



برای سوفیای عزیزم
نظرات 5 + ارسال نظر
آریانا چهارشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:54 ب.ظ http://firedream.blogsky.com

نمی دونم، تا حالا کسی برات گریه کرده؟
از درد!
و تو هیچ کاری نمی تونی بکنی...دوستش داری، اونم تو رو...
ولی چشمهای پنجاه و چهار نفر به دنبال همین صحنه بودند و من تک و تنها...
وقتشه که از زمین و زمان گلایه کنی!

راز آفرین چهارشنبه 25 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:12 ب.ظ http://dost-dashtani.blogsky.com

سلام
وبلاگ جالبی دارین
به دوست - داشتنی هم سر بزنید
موفق باشین
-----------------------------------------------
یا حق



عطیه پنج‌شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 06:58 ق.ظ http://fila22.persianblog.com

سلام خره.
غصه نخور به جون حمیدم برات ردیفش می کنمو

تو رو خرا امروز حتما نگینو ببین.
خبرت پیشه منم بیا (سو تفاهم نشه خونرو نمی گم وبو می گم)
(خنده) به علت نبود شکلک.
بای

سوفیا شنبه 28 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:13 ب.ظ http://shaparakkhanoom.blogsky.com

شب که چشمش را بست
بگشا پنجره را
و برایم تا صبح
قصه مهر بخوان
تا بیاسایم یک دم
- شاید -

سوفیا دوشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1384 ساعت 01:14 ب.ظ http://shaparakkhanoom.blogsky.com

آز ی جان من به روزم .نمیای پیشم ؟!؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد